نگاه پادگانی تجدیدنظرطلبان به جنبش دانشجویی
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۲۵۰۳
گروه سیاست خبرگزاری آنا: در دوره ۸ ساله دولت اصلاحات (خاصه چهار سال اول)، جنبش دانشجویی تبدیل به ستاد تبلیغاتی و ابزار دست جریان چپ برای پیشبرد منویات ساختارشکنانه اصلاح طلبان شد.
در این بین، دفتر تحکیم وحدت که روزگاری منادی استکبارستیزی و عدالتخواهی بود، در این دوره سیر استحاله اش به اوج رسید و پیاده نظامی دولت لیبرالهای طرفدار هضم در نظم جهانی را تجربه کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دفتر تحکیم وحدت که در دوره حاکمیت سازندگی و توسعه بر قوه اجرایی کشور، به واسطه تعصب بر انگارههای عدالتخواهانه پیشین، تخاصم با دولت هاشمی رفسنجانی را پیش گرفت و از قدرت دوری گزید، در سالهای بعد، تدریجا به دامان لیبرالیسم سیاسی غلتید و به بن مایههای فکری و تاریخی خود (مبارزه با استکبار و حمایت تام از نهاد روحانیت) خیانت ورزید. البته خیانت چپها به ریشههای فکری خود، محدود به تحکیم وحدت نماند و نیروهای سیاسی نشان دار آن دوره که جایی در دایره دولت هاشمی نیافتند نیز به مرور راه لیبرالیسم سیاسی طی کردند و منتقد حاکمیت دین و محوریت نهاد فقه شدند.
**وحدت مرید و مراد
حضور نیروهای چپگرایی نظیر سعید حجاریان در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری (در دولت پنجم) و کار روی پروژه توسعه سیاسی، نشانهای آشکار از کوچ بخشی از نیروهای چپ به زمین تجدد بود. تجددگرایی تحکیم وحدت و بخشی از نیروهای سیاسی چپ، در بزنگاه دوم خرداد همبسته شد و این دو، زین پس، به مراد و مرید همدیگر بدل شدند؛ سیاسیون نافذ در دولتِ اصلاحات در مقام مراد و تحکیمیها در مقام مرید. رابطهای که صورتهایی مختلف از رادیکالیسم را به وجود آورد و در نهایت موجب سیاست زدگی دانشجویان و فاصله آنها با پدران معنوی شان در پایان دولت اصلاحات در سال ١٣٨۴ شد.
در ماههای منتهی به انتخابات هفتمین دوره ریاستجمهوری، دفتر تحکیم وحدت از یک تشکل عدالتخواه و آرمانخواه در دهه شصت، عملا و علنا به یک حزب سیاسی تنزل کرد. این جریان دانشجویی که منتقد سر سخت دوره هشتساله هاشمیرفسنجانی بود و در سالهای پایانی دولت او نیز دچار یک دگردیسی فکری شده بود، با آغاز رقابتهای معطوف به انتخابات هفتم ریاست جمهوری، تحت نفوذ برخی چهرههای سیاسی، کارکرد ستادی پیدا کرد.
برای نمونه در نشست آبان ماه سال ٧۵ دفتر تحکیم وحدت، برای انتخاب کاندیدای منتخب رایگیری شد و ٢٨ نفر از ٣۵ نفر شورای مرکزی به نامزدی سیدمحمد خاتمی رای دادند. تحکیمیها که در ابتدا از رایآوری خاتمی ناامید بودند، تصمیم گرفتند برای او میتینگهای انتخاباتی برگزار کنند. همین اقدامات سبب شد پس از پیروزی خاتمی این فکر میان آنها پیدا شود که موج حمایت از خاتمی را دفتر تحکیم وحدت برپا کرده و دولت دوم خرداد به آنها مدیون است.
**فتنه کوی، اوج همبستگی دولت اصلاحات و تحکیمیها
فتنه کوی دانشگاه در تیرماه سال ٧٨، اوج بده بستان اصلاح طلبان و تحکیمیها بود. در جریان این فتنه، یکی از طیفهایی که دائما در تنور فتنه میدمید و دانشجویان را علیه حاکمیت و نظام میشوراند، دفتر تحکیم وحدت بود؛ تشکیلاتی که یک زمان در خط مقدم دفاع از نظام اسلامی بود و هرگونه تلاش علیه حکومت اسلامی را محکوم میشمرد، در بزنگاه کوی که جمهوری اسلامی در تنگنای اغتشاشات قرار داشت، تلاش کرد در آشوب علیه آن نقشآفرینی کند. در تمام ساعات این بحران شدید، دفتر تحکیم وحدت نسبت به حاکمیت موضع تند و خصمانه داشت و همانند یک اپوزیسیون قوی به تسویهحساب با نظام اسلامی میاندیشید.
علی افشاری از رهبران دفتر تحکیم وحدت دو روز بعد از غائله کوی، اعلام کرد: «حادثه جمعه ۱۸ تیرماه سیاهترین نقطه در تاریخ حملات سالهای اخیر به دانشگاه بود که در جریان آن دانشجویان با باتوم استبداد خونین مجروح شدند». همچنین علیرضا جلالی عضو شورای مرکزی تحکیم در گفتگو با رادیو بیبیسی با لحنی تهدیدآمیز درباره عملکرد نظام هشدار داد: «درصورت بیتوجهی به این خواستهها یا عملی نشدن وعدهها احتمالا این تحصنها ادامه خواهد داشت و دانشجویان درباره مراحل بعدی تصمیمهای جدی خواهند گرفت.»
برخی قرائن نشان میدهد که اعضای دفتر تحکیم وحدت مانند ابزاری در دست جناح چپ و رادیکالهای جبهه اصلاحات، در واقع مجری خواستههای آنها بودند. چنانکه قبل از تحصن دانشجویان، جریده «نشاط» متعلق به حمیدرضا جلاییپور از چهرههای برجسته حزب مشارکت پیشبینی کرده بود طی روزهای آینده دفتر تحکیم وحدت و بدنه اجتماعی مدافع جناح چپ وارد صحنه شوند.
**نگاه پادگانی به جنبش دانشجویی
آری، دفتر تحکیم وحدت در دوران دولت اصلاحات، تبدیل به گلادیاتور منازعات سیاسی جریان تجدیدنظرطلبی شد. همین گلادیاتورها هنگامی که از دولت دوم خاتمی سرخورده شدند و به اصلاح طلبان اعتراض کردند، چهرهای در تراز سعید حجاریان مدعی شد که جنبش دانشجویی زیادی دویده و درگیر و خسته شده و باید مدتی به دانشگاه برگردد و استراحت کند. اظهار نظر حجاریان همان زمان با واکنشهایی همراه شد به نحوی که بسیاری، آن را آمرانه و پادگانی توصیف کردند.
دفتر تحکیم وحدت در دوران دولت اصلاحات، تبدیل به گلادیاتور منازعات سیاسی جریان تجدیدنظرطلبی شددوران استقرار دولت اصلاحات، دورهای بود که تاریخ شاهد سرریزشدن رادیکالیسم از دولت به دفتر تحکیم و غفلت از نفوذ دشمن شد و همین امر، موجبات چنددستگی در این تشکل و انشعاب و رکود فعالیتهای آن را به دنبال آورد.
برخی اعضای مرکزیت دفتر تحکیم در نشستهای این نهاد به صراحت به آقابالاسری اصلاحطلبان اعتراض کرده و گفته بودند که جنبش دانشجویی تبدیل به ارابه قدرت حزب مشارکت شده و کمر آن در حال شکستن است.
اما همین اعضای شورای مرکزی، بیسروصدا تصفیه و اخراج شدند. سیاسیبازی جنبش دانشجویی در زمان دولت اصلاحات که اوج آن، در کارکرد دفتر تحکیم وحدت بود، زمینهساز بیگانگی عرصه دانشگاه با جامعه و مطالبات حقیقی آن شد و در مقابل مردم را نسبت به جنبش دانشجویی و جریان سیاسی وابسته به آن بدبین کرد.
نتیجه این بدبینی خود را در انتخابات شوراهای شهر و پس از آن، انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ نشان داد و اصلاح طلبان با وجود داشتن نامزدهای بالقوه رای آور، در عمل به گفتمان عدالت خواهی و مردم گرایی باختند.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: روز دانشجو دفتر تحکیم وحدت دولت اصلاحات دفتر تحکیم وحدت جنبش دانشجویی دولت اصلاحات ریاست جمهوری دفتر تحکیم اصلاح طلبان تحکیمی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۲۵۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونگی شکلگیری جنبش دانشجویی همبستگی با فلسطین از ۱۰۰ سال پیش در آمریکا
دانشجویان معترض آمریکایی، از دانشگاه کلمبیا گرفته تا سایر دانشگاههای آمریکا، عزم خود را برای دستیابی به خواستههای خود مبنی بر توقف همکاری علمی با دانشگاههای «اسرائیل» نشان دادهاند.
نکته قابل توجه این است که جنبش همبستگی با فلسطین و فلسطینیها در دانشگاههای آمریکا ریشه تاریخی طولانی دارد و به قبل از اشغال فلسطین و اعلامیه تشکیل کشور «اسرائیل» در سال ۱۹۴۸ توسط جنبش صهیونیسم بازمی گردد.
وعده بالفور
در سال ۱۹۱۷، پس از آنکه «آرتور بالفور»، وزیر امور خارجه وقت انگلیس، وعده خود را به یهودیان مبنی بر ایجاد وطنی قومی برای آنها در فلسطین اعلام کرد، اعتراضات گستردهای در دانشگاههای آمریکا علیه آنچه امروز به عنوان "اعلامیه بالفور" معروف است، انجام شد.
دانشجویان عرب و آمریکایی در آن زمان در دانشگاهها تظاهرات و یک «سازمان فلسطینی ضد صهیونیسم» را تأسیس کردند که بعدها نام آن به «اتحادیه ملی فلسطین» و سپس «اتحادیه ملی عرب» تغییر یافت.
اما این پایان کار نبود، بلکه به موازات تأسیس سازمان فلسطینی ضد صهیونیسم، جنبش دیگری نیز در حمایت از فلسطین در سال ۱۹۲۱، یعنی بیش از ۱۰۰ سال پیش، در دانشگاههای آمریکا تشکیل شد.
دانشجویان عضو این جنبش در آن زمان در اعتراض به حمایت آمریکا از گروهها و باندهای جنایتکار صهیونیستی در فلسطین مقابل ساختمان کنگره آمریکا تجمع کرده و دست به تظاهرات زدند.
پیش از نکبت ۱۹۴۸
در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، آواره کردن فلسطینیها و به دنبال آن مهاجرت شماری از آنها از فلسطین به ایالات متحده افزایش یافت. این موضوع باعث شد، دانشگاههای آمریکا گروه زیادی از دانشجویان عرب از جمله فلسطینی را برای ادامه تحصیل جذب کنند.
این دانشجویان عرب و فلسطینی نقش بسیار مهمی در آگاه سازی و بیداری دانشجویان آمریکایی نسبت به خطر استعمار انگلیس و تلاش این کشور برای تأسیس کشوری یهودی – صهیونیستی برای یهودیان و آواره کردن فلسطینیها، یعنی صاحبان اصلی این سرزمین ایفا کردند.
پس از شکست سال ۱۹۶۷ فلسطینیها از «اسرائیل»، دانشجویان فلسطینی دانشگاههای آمریکا نقش برجستهای در شکل گیری اعتراضات تاریخی علیه جنگ ویتنام در دهه ۱۹۶۰ داشتند.
«نورا باروز فریدمن» نویسنده آمریکایی در یکی از تألیفات خویش با عنوان «در قدرت ما: دانشجویان آمریکایی برای عدالت در فلسطین سازمان مییابند» مینویسد که در دهه ۱۹۶۰ جنبش فلسطینی گستردهای در میان دانشجویان وجود داشت. آنها به همین منظور گروهی تحت عنوان "آزادسازی فلسطین" را تشکیل دادند.
پس از شکست اعراب از «اسرائیل» در سال ۱۹۶۷ و آغاز دور جدیدی از بیرون راندن و آوارگی فلسطینیها، گروههای جدیدی از آوارگان وارد ایالات متحده شدند و حضور فلسطینیها به ویژه در دانشگاههای آمریکا افزایش یافت.
گسترش و توسعه جنبشهای دانشجویی
با شروع دهه ۱۹۷۰، حضور فلسطینیها در ایالات متحده به شکل چشمگیری توسعه و گسترش یافت و بالطبع یکی از نمودهای این حضور دانشگاهها بود.
در مدت کوتاهی، چندین گروه دانشجویی با هدف اساسی فعالیت برای فلسطین تشکیل شد که از جمله آنها میتوان به «سازمان دانشجویان عرب»، «اتحادیه عمومی دانشجویان فلسطینی» و «انجمن فارغ التحصیلان دانشگاههای عربی-آمریکایی» اشاره کرد که تشکل دانشجویی اخیر توسط «ادوارد سعید»، اندیشمند فقید فلسطینی-آمریکایی تأسیس شد.
جنبش دانشجویی آمریکا به فعالیت خود ادامه داد و با هر رویداد مهمی که رخ میداد، مانند جنگ اکتبر ۱۹۷۳، حمله به بیروت در سال ۱۹۸۲ و انتفاضه اول فلسطینیها در سال ۱۹۸۷ بر دامنه و گسترده فعالیتهای خود میافزود.
این جنبش در دور جدید فعالیتهایش تنها به حمایت از فلسطین و فلسطینیها اکتفا نکرد، بلکه همبستگی خود را با آفریقای جنوبی در مبارزهاش علیه آپارتاید نیز اعلام کرد که در دهه ۱۹۸۰ اعلام موجودیت کرده بود.
"اسلو" و بازنگری در ساختار جنبشهای دانشجویی
توافقنامه صلح بین سازمان آزادیبخش فلسطین و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۹۳ که به توافقنامه «اسلو» معروف شد، ضربهای به جنبشهای دانشجویی حامی فلسطین در دانشگاههای آمریکا بود. پس از امضای این توافقنامه فشارها و اعمال محدودیتها برای همبستگی با فلسطین و حمایت از فلسطینیها توسط دولتهای آمریکا آغاز شد و هم زمان با تشدید این فشارها و محدودیتها اصطلاح مبالغهآمیز "یهودستیزی" ابداع شد تا اتهام آن به هر جنبشی وارد شود که رژیم صهیونیستی و اشغالگریش در فلسطین را رد میکرد.
همراستا با تشدید فشارها و سرکوبها، دانشجویان فلسطینیالاصل ایالات متحده و دانشجویان آمریکایی حامی قضیه فلسطینی نیز اقدام به بازنگری در تشکلهای خود و تغییر شکل و ماهیت جنبشهای دانشجویی در دانشگاههای کردند.
در این راستا، طی سالهای گذشته جنبش «دانشجویان برای عدالت در فلسطین» تشکیل شد. این جنبش اغلب هماهنگیها و سازماندهیها برای برگزاری تظاهرات و تجمعات دانشجویی اعتراضآمیز به ویژه پس از تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه از ۷ اکتبر گذشته را آغاز کرد، اعتراضاتی که همچنان ادامه دارد و هر روز بر گستره آن افزوده میشود.
شیطنتهای گسترده و اتهامات بیسابقه
دانشجویان حامی فلسطینیها با اتهامات شیطنتهای گسترده و اتهامات بیسابقهای در اعتراضات اخیر مواجه هستند، از جمله این اتهامات، متهم کردن آنها به «یهود ستیزی» و دشمنی و خصومتورزی با یهودیان آمریکایی است.
«الن گرانبرگ»، رئیس دانشگاه جورج واشنگتن، از جمله افرادی بود که با وارد کردن چنین اتهاماتی به دانشجویان معترض این دانشگاه تلاش کرد، آنها را از ادامه اعتراضات و همکاری با دیگر دانشجویان معترض بازدارد.
گرانبرگ میگوید، دانشجویانی که شعارهایی مانند «توقف نسلکشی فلسطینیها توسط صهیونیستها»، «افتخار از آن شهدای ماست» و «آزادسازی فلسطین از رودخانه تا دریا» را سر میدهند، «یهودستیز» هستند و او حضور چنین دانشجویانی را در دانشگاه جورج واشنگتن قاطعانه رد میکند.
اما با همه این اتهامات و اعمال فشارها و تشدید سرکوبگریها دانشجویان آمریکایی همچنان بر ادامه اعتراضات خود تا دست یافتن به خواستههایشان تأکید دارند
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی